4- مبهم
برای من دیدن استراتژیهای خیلی مبهم و درشتدانه[1] عادی شده است. برای مثال، در این استراتژیها گروه هدف[2] شاید خیلی بزرگ و متنوع باشد؛ شاید تعداد زیادی نیاز بیانشده باشد که خیلی مبهماند؛ شاید اهداف کسب و کار[3] نامفهوم باشند؛ یا شاید ویژگیهای برجسته ضعیف باشند. چنین استراتژیای نمیتواند راهنمایی و رهنمون کافی ارائه کند. بنا بر این در همسو کردن افرادی که در تولید و آمادهسازی محصول مشارکت دارند شکست میخورد.
گرچه شروع با استراتژی بدون جزئیات[4] و اولیه خیلی خوب است، اما باید برای پالایش[5] و تفصیل[6] کافی آن وقت بگذارید. اگر نمیتوانید طرح اولیهای آماده کنید به خاطر این است که شاید دانش لازم را ندارید یا از گرفتن تصمیمهای دشوار اجتناب میکنید. برای حل مورد اول، به میزان کافی کار پژوهشی انجام دهید تا بتوانید کاربران هدف و مشتریان، مشکل خاصی که محصول برطرف میکند، اهداف کسب و کار و سه تا پنچ ویژگیای که باعث برتری شما نسبت به پیشنهادهای رقبا میشود را به طور واضح بیان کنید. برای حل مورد دوم، به خاطر داشته باشید که گرفتن تصمیمهای استراتژیک نیازمند تمرکز است. برای گرفتن این تصمیمها باید ایدهها را کنار بگذارید و درخواستها را رد کنید. همان طوری که استیوجابز[7] میگوید، «نوآوری یعنی گفتن نه به 1000 چیز».
5- اتکا نکردن به شواهد
تعیین استراتژی محصول بر مبنای حسدرونی و تجربه گذشته، نظرات ذینفعان تاثیرگذار یا ایدههای مدیرعامل کار اشتباهی است. در عوض باید شواهد تجربی مبنای کار باشد تا از جروبحثها جلوگیری و شانس تبدیل استراتژی به محصولِ موفق بیشینه شود.
یک راه عالی برای تولید محصولِ موفق ایجاد استراتژی اولیه و سپس تایید و پالایش آن با قاعدهای مشخص[8] و بر اساس رویکردی خطرمحور[9] و تکراری است. فرایند را با انتخاب بزرگترین خطر شروع کنید. خطر یعنی عدمِ قطعیتی که بیتوجهی به آن باعث میشود تا تصمیمهای استراتژیک اشتباه بگیرید و محصول را در مسیر نادرست قرار دهید. خطری که انتخاب میکنید شاید خطرِ «پرداختن به گروه هدف یا نیاز اشتباه» باشد. پس از انتخاب خطر، مشخص کنید چگونه میتوانید به بهترین وجه آن را برطرف کنید، برای نمونه با مشاهده کاربران هدف، مصاحبه با مشتریان یا ساختن نمونه اولیه. کارهای لازم را انجام دهید و دادههای مرتبط را جمعآوری کنید.
سپس نتایج را تحلیل کنید و بینشهای جدیدِ به دست آمده را برای تصمیمگیری در مورد کاری که باید انجام دهید استفاده کنید. از خودتان بپرسید که آیا میخواهید به استراتژیتان پایبند باشید(ثابت قدم ماندن[10])، به طور چشمگیری آن را تغییر دهید(چرخش[11]) یا برنامه نوآوری را متوقف کنید(متوقف کردن[12]). اگر تصمیمتان چرخش است استراتژی را بازنویسی کنید و فرایند تایید را دوباره شروع کنید؛ اگر خواستید به آن پایبند باشید برنامه را به روز رسانی کنید و خطر مهم بعدی را انتخاب کنید.
این فرایند را تا وقتی که استراتژیتان خطرهای مهم دیگری ندارد و دادههایی دارید که نشان میدهد این استراتژی احتمالاً منجر به محصول خوشآیند[13]، امکانپذیر[14]، عملی[15] و اخلاقی[16] میشود ادامه دهید. شکل زیر این رویکرد را نشان میدهد. شما میتوانید راهنماییهای بیشتری را در کتاب استراتژی[17] من پیدا کنید. توجه کنید که فرایند زیر تا حدی بر مبنای کار اریک ریس[18] است.
6- متصل نبودن
همانطور که قبلاً اشاره کردم، هدف نهایی استراتژی محصول پیشنهاد محصولی موفق است- محصولی که با ارائه تجربه کاربری و ویژگیهای مناسب برای کاربران و کسب و کار ارزش خلق میکند. برای رسیدن به این هدف، استراتژی باید تحویل محصول را هدایت کند؛ باید به بکلاگ محصول متصل باشد و کمک کند تا بتوانیم کارکردها را برای پیادهسازی انتخاب کنیم.
بنا بر این ایزوله نگهداشتن استراتژی محصول و متصل نکردن آن به سایر برنامهها به ویژه نقشهراه محصول و بکلاگ محصول کار اشتباهی است. در بدترین حالت، شکاف بزرگی بین استراتژی و تحویل ایجاد میشود: تصمیمهای استراتژیک به تصمیمهای تاکتیکی ترجمه نمیشوند و بینشهای به دست آمده از تحویل محصول برای رشد استراتژی محصول استفاده نمیشوند.
برای جلوگیری از این مسئله رویکردی همه جانبه انتخاب کنید و با قاعدهای مشخص استراتژی، نقشهراه و بکلاگ محصول را به هم وصل کنید. برای انجام این کار میتوانید از مدل استراتژی محصول من استفاده کنید. این مدل را میتوانید در شکل زیر ببینید.
در چهارچوب بالا استراتژی محصول، نقشهراه محصول را هدایت میکند و نقشهراه، بکلاگ محصول را راهنمایی میکند. همزمان، تغییرات بزرگتر در بکلاگ محصول میتوانند باعث به روز رسانی نقشهراه شوند. همچنین به روز رسانی نقشه راه میتواند منجر به تطبیقهای[19] استراتژی شود. همان طور که در مقاله مدل استراتژی محصول[20] به طور مفصل آن را شرح دادهام.
مترجم: علیرضا افشار
منبع: www.romanpichler.com
عنوان مقاله: 10Product Strategy Mistakes to Avoid
—————————————————–
[1] Coarse-grained
[2] Target Group
[3] Business Goals
[4] Sketchy
[5] Refine
[6] Detail
[7] Steve Jobs
[8] Systematically
[9] Risk-Driven
[10] Persevere
[11] Pivot
[12] Kill
[13] Desirable
[14] Feasible
[15] Viable
[16] Ethical
[17] Strategize
[18] Eric Ries
[19] Adaptations
[20] My Product Strategy Model