وقتیکه یک محصول جدیدی را تولید میکنید یا تغییر بزرگی در یک محصول موجود ایجاد میکنید، مانند بردن آن به یک بازار جدید، میتوانید از کشف محصول زمانثابت[1] استفاده کنید. این موضوع منجر به یک فرآیند نوآورانه همانند شکل زیر میشود.
در شکل بالا، کشف محصول بر تولید محصول[2] مقدم است. کشف محصول روی فهمیدن چیستی و چرایی تولید و بهروزرسانی محصول متمرکز است. تولید محصول هم به چگونگی تولید یک محصول میپردازد. طراحی تجربهکاربری و اتخاذ تصمیمهای فنی مناسب نیز به عنوان بخشی از فعالیت کشف محصول در نظر گرفته میشوند.
توجه داشته باشید که فعالیتهای کشف و تولید محصول در شکل بالا با یکدیگر همپوشانی دارند، زیرا توجه به ریسکهای مهم فنی و تجربهکاربری در فعالیت کشف محصول مفید است- در صورتیکه به طراحی زودهنگام کلان [3] دچار نشوید. توجه به این ریسکها اطمینان میدهد که تیم تولید برای شروع کار از دانش مناسبی برخوردار است. در نتیجه، خروجیهای اصلی کشف محصول شامل موارد زیر است:
- استراتژی محصول[4] معتبر و مدل کسبوکار
- نقشهراه محصول قابل اجرا که استراتژی محصول را پیادهسازی میکند
- بکلاگ اولیه محصول که جزئیات ضروری محصول را نگهداری میکند
- مفهوم طراحی تجربهکاربری سطح بالا و معماری نرمافزار درشتدانه که با نمونههای اولیه دور ریختنی تکمیل میشود(اسپایکها)
از آنجایی که پیشبینی درست زمان لازم برای فعالیت کشف محصول بسیار دشوار است، توصیه میکنم از روش زمانثابت[5] برای فعالیت کشف محصول استفاده کنید. برای انجام این کار، میزان نوآوری و ریسک موجود را در نظر بگیرید و یک محدوده زمانثابت مناسبی به آن اختصاص دهید. برای مثال، اگر بخواهید یک محصول جدیدی را با فناوریهای جدید وارد یک بازار جدید کنید، در مقایسه با بردن یک محصول موجود به یک بازار جدید، با ریسکهای بیشتری روبرو خواهید شد. در نتیجه، کشف محصول اول نسبت به محصول دوم به زمان بیشتری نیاز خواهد داشت. شاید بخواهید، مثلا، برای محصول اول دو ماه و برای محصول دوم تنها دو هفته زمان اختصاص دهید، فرض کنید که اکنون برای بازار هدف جدید خدمت ارائه میکنید. علاوه بر این، توصیه میکنم جلسههای بازنگری هفتگی را برای درک پیشرفت فعالیت کشف محصول برگزار کنید و در صورت لزوم آن را تطبیق دهید.
برای انجام فعالیت کشف محصول، افراد مناسب از قبیل مالک محصول، نماینده تیم توسعه، ذینفعان اصلی و استاد اسکرام یا مربی چابک را دور هم جمع کنید. همانگونه که شکل زیر نمایش میدهد.
بهعنوان مالک محصول باید فعالیتهای کشف و تولید محصول را رهبری کنید. زیرا، وقتی میتوانید مسئول بیشینه کردن ارزش تحویلی محصول باشید که بهطور فعال در فعالیت کشف محصول مشارکت کنید، آن را هدایت کنید و در تصمیمهای استراتژیک محصول نقش داشته باشید.
نمایندگان تیم تولید- بهطور ایدهآل طراح تجربهکاربری[6]، یک یا دو تولیدکننده[7] و یک آزمونگر[8]– باید در فعالیتهای کشف محصول مشارکت داشته باشند. به این ترتیب، از دانش و خلاقیت افراد بهرهبرداری میشود؛ موضوعات امکانسنجی و ریسکهای فنی آشکار میشود؛ و به اعضای تیم اجازه میدهد درباره بازار و کاربران اطلاعات کسب کنند و به چرایی تولید و بهروز رسانی محصول پیببرند. مورد اخیر تیم تولید را قادر میسازد تا بتواند تصمیمهای طراحی و فنی درستی بگیرد و مالک راهکار شود. مطمئن شوید که افراد همواره در تیم تولید کار میکنند و به ساخت محصول کمک میکنند. وگرنه، ممکن است دانش و زمان گرانبها از دست برود.
دعوت از ذینفعان اصلی برای مشارکت در فعالیت کشف محصول تضمین میکند که ایدهها و نگرانیهای آنها در گام نخست مورد توجه قرار گیرد؛ از تخصص آنها بهره گرفته شود؛ و شانس حمایت آنها از تصمیمهای استراتژیک محصول بیشینه شود. وقتی فرصت مشارکت در تصمیمگیری به افراد داده میشود، احتمال اینکه آن را درک کنند و در آن سهیم شوند افزایش مییابد.
سرانجام، استاد اسکرام [9]یا مربی چابک [10]باید جلسهها و فرآیند کشف محصول را تسهیل کند تا مطمئن شود که همه صحبت میکنند و کسی بحث را قبضه نمیکند. این کار ممکن است با استفاده از یک فرآیند مبتنی بر کانبان [11]برای تصویرسازی[12] و مدیریت فعالیت کشف و استراتژی محصول انجام شود، همانگونه که در کتاب «تجربههای استراتژی محصول و نقشهراه محصول برای عصر دیجیتال» [13]خودم توصیه میکنم.
مترجمین: منیره عباسزاده، سوگند شمس، مهناز احمدی
ویراستار: علیرضا افشار
منبع: www.romanpichler.com
[1] Timeboxed Product Discovery
[2] Product Development
[3] Big design upfront (BDU)
[4] Product strategy
[5] Timeboxing
[6] UX designer
[7] Developers
[8] Tester
[9] Scrum Master
[10] Agile coach
[11] Kanban-based
[12] Visualize
[13] Strategize: Product Strategy and Product Roadmap Practices for The Digital Age by Roman Pichler