استراتژی محصول[1] یکی از دست‌آوردهای[2] با اهمیت مدیریت محصول[3] است. اما با وجود اهمیتش گاهی به طور اثربخش استفاده نمی‌شود. در این مقاله، در مورد ده اشتباه رایجی صحبت می‌کنم که افراد در تعیین استراتژی مرتکب می‌شوند. بنا بر این شما می‌توانید از آن‌ها دوری کنید و در به کار بردن استراتژی محصول موفق عمل کنید.
1- نداشتن استراتژی
نداشتن استراتژی محصول اولین و مهم‌ترین اشتباه است. اگر استراتژی نداشته باشید محصول معمولاً طبق ویژگی‌های درخواستی کاربران و ذی‌نفعان پیش می‌رود. بدونِ استراتژی ارزیابی بی‌طرفانه[4] تاثیر درخواست‌ها تقریباً غیرِممکن می‌شود. در نتیجه، کسی که قدرت یا نفوذ بیشتری دارد تیم را مجبور به پیاده‌سازی ویژگی‌های موردِنظرش می‌کند. این موضوع منجر به محصول فرانکن‌اشتاین[5] می‌شود، محصولی که به جای ایجاد ارزش واقعی برای کسب و کار و کاربرانش ارزش پیش‌نهادی بسیار ناخوش‌آیند و تجربه کاربری افتضاحی ارائه می‌کند.
2- سطح اشتباه
اشتباه دیگر افراد این است که استراتژی محصولشان را به جای سطح محصول روی سطح سبد محصول[6] یا ویژگی[7] متمرکز می‌کنند. بنا بر این استراتژی محصولشان یا خیلی کلان و یا خیلی با جزئیات است.
اگر استفاده از استراتژی به بیشینه کردن ارزش سبد محصول کمک می‌کند، پیش‌نهاد می‌کنم استراتژی سبد محصول جدایی از استراتژی محصولات داشته باشید و دست‌آوردهای مجزایی برای نشان دادن طرح‌ها استفاده کنید. مجموعه ابزارهای بهره‌وری[8] مانند مایکروسافت آفیس[9] و گوگل وُرک‌اسپیس[10] را در نظر بگیرید. اگر من مسئول چنین سبد محصولی بودم یک استراتژی کلی برای کل مجموعه[11] و استراتژی‌های جدایی برای تک تک ابزارها مانند مایکروسافت پاورپوینت[12] و گوگل اسلایدز[13] در نظر می‌گرفتم.
به هر حال استراتژی متمرکز بر یک یا بیش از یک ویژگی را توصیه نمی‌کنم. ابزارهای پاورپوینت و اسلایدز اشاره شده در مثال قبل را در نظر بگیرید. داشتن استراتژی برای ویژگی «ذخیره و بازیابی اسلایدها» معمولاً نه لازم و نه مفید است. نه تنها داشتن استراتژی برای ویژگی مفید نیست بلکه به روز رسانی و هم‌سو کردن[14] آن‌ها سربار اضافی نیز دارد.
تقلایتان برای دستیابی به استراتژی اثربخش محصول به این خاطر است که محصولتان خیلی بزرگ و ناهم‌گون[15] شده است. در این وضعیت به جای به کار بردن استراتژی‌های مبتنی بر ویژگی، یک یا بیش از یک قابلیت[16] را از محصول جدا و سپس محصولات متنوعی ایجاد کنید. این کار منجر به محصولات متمرکزتر با ارزش پیش‌نهادی روشن‌تر می‌شود، همان‌طوری که در کتاب استراتژی خودم مفصل توضیح داده‌ام.
3- ناقص
استراتژی اثربخش رویکردی را توصیف می‌کند که برای دستیابی به موفقیت محصول انتخاب شده است- محصولی را پیش‌نهاد می‌کند که مسئله‌ای را حل یا مزیت مشهودی را برای کاربران ایجاد می‌کند و برای کسب و کار ارزش می‌آفریند. اما برخی از استراتژی‌هایی که دیده‌ام اطلاعات درستی را در بر ندارند. برای جلوگیری از این اشتباه و اطمینان از کامل بودن استراتژی به چهار سؤال زیر پاسخ دهید:
- کاربران و مشتریان محصول چه کسانی هستند؟
- ارزش پیش‌نهادی آن چیست؟ چرا مردم باید از آن استفاده کنند یا پولی برای پرداخت کنند؟
- مزایایی که محصول باید برای شرکت سازنده آن ایجاد کند چیست؟
- ویژگی‌های برجسته محصول کدام‌اند- قابلیت‌هایی که آن را از سایر محصولات متمایز می‌کند و مردم را وسوسه می‌کند تا محصول شما را به جای پیش‌نهادهای رقبا انتخاب کنند؟
ابزار ساده‌ای که می‌توانید از آن برای نمایش پاسخ‌هایتان و توصیف استراتژی استفاده کنید تابلو چشم‌انداز محصول[17] من است که آن را در شکل زیر می‌بینید.
مترجم: علیرضا افشار
منبع: www.romanpichler.com
عنوان مقاله: 10Product Strategy Mistakes to Avoid
——————————————————————————————————
[1] Product Strategy
[2] Artefact
[3] Product Management
[4] Objectively
[5] Frankenstein
[6] Portfolio
[7] Feature
[8] Productivity Tools Suite
[9] Microsoft Office
[10] Google Workspace
[11] Suite
[12] Microsoft PowerPoint
[13] Google Slides
[14] Aligned
[15] Heterogeneous
[16] Capabilities
[17] Product Vision Board
