چرا در راهنمای اسکرام 2020 تعریف تفکر ناب به بخش تئوری اسکرام اضافه شده است؟ تعریفی که در هیچ یک از نسخههای قبلی این راهنما وجود ندارد. این موضوع به این دلیل با اهمیت است که تفکر ناب موضوعی بسیار گسترده و شناختهشده است. این طرز تفکر ریشه در روش تولید شرکت تویوتا دارد که سابقه آن به دهها سال میرسد و شرکتهایی بسیاری در صنایع مختلف با اجرای درست این تفکر به موفقیتهای بسیار چشمگیری در کاهش هزینهها، افزایش کیفیت، رضایت مشتریان و کارکنان و … رسیدهاند. حال سوال اینجاست که چه اتفاقی میافتد که نویسندگان راهنمای اسکرام به این فکر میافتند که تعریف تفکر ناب را به نسخه 2020 این راهنما اضافه کنند؟
این در حالی است که آقای جِف سادرلند در پیشگفتار کتاب «پیادهسازی تکوین نرمافزار ناب» مینویسد: در سال 1993 «تکوین محصول ناب» در هیچ صنعتی به خوبی درک نشده بود. اسکرام اولین پیادهسازی عینی تفکر ناب برای تکوین نرمافزار بود که به سازمانها از هر نوع و اندازهای امکان میداد تا در عرض چند روز بتوانند تیمهای نابی را با الگوی استانداردی که به راحتی قابل فهم بود تشکیل دهند.
ظاهراً آقای سادرلند زمانی که در حال نوشتن این پیشگفتار بوده است آگاهی جامع و عمیقی در مورد سیستم تولید تویوتا[1]، تولید ناب[2] و تفکر ناب[3] نداشته است. تولید ناب در شرکت تویوتا در 1950 توسط تائیچی اوهنو آغاز و در 1960 به طور کامل متحقق شد. فنون جدید ژاپنیها (سیستم تولید تویوتا) برای تولید محصول توسط گروه پژوهشیIMVP تحت عنوان «تولید ناب» نامگذاری شد. آقای وومک و جونز روشی آزمونشده و همگانی برای تحقق «تولید ناب» ارائه کردند که تحت عنوان «تفکر ناب» شناخته میشود.
اگرچه گفتار سادرلند جای بحث فراوان دارد اما اگر اسکرام مبتنی بر تفکر ناب است پس چرا تعریف تفکر ناب (طرز تفکری با پیشینهای بسیار درخشان) به نسخههای اولیه آن اضافه نشده است تا فعالان این حوزه به سمت درک عمیق تفکر ناب هدایت و از مزایای بسیار آن بهرهمند شوند. همانطوری که تعریف تجربهگرایی در همه نسخههای راهنمای اسکرام وجود دارد و افراد سعی میکنند با عمق و دقت بیشتری به آن بپردازند و از فایدههای آن بهرهمند شوند.
مدتی است که در گوشه و کنار از افرادی که در حوزه چابک فعالیت میکنند میشنویم که متخصصین حوزه چابک دیگر حرف تازهای در این حوزه ندارند و همواره اقدام به انتشار مقالههای سطحی و تکراری در این حوزه میکنند. علت این اظهار نظرها شاید به این خاطر است که صنعت نرمافزار با این چهارچوب اشباع شده است. اما شاید علت اضافه شدن تعریف تفکر ناب به نسخه آخر راهنمای اسکرام این باشد که نویسندگان راهنمای اسکرام این موضوع را میدانستند و قصد داشتند روح تازهای در این چهارچوب بدمند و افراد را به اعماق و مبانی چهارچوب اسکرام سوق دهند و از کهنه شدن آن جلوگیری کنند. از این رو اقدام به اضافه کردن تعریف تفکر ناب به راهنمای اسکرام 2020 کردهاند. البته این چیزی است که خود نویسندگان راهنما باید در مورد آن اظهار نظر کنند.
متاسفانه افرادی که در حوزه چابک فعالیت دارند و روزانه با آنها سر و کار داریم اطلاعاتی از تفکر ناب ندارند و فقط به تعریف آن در راهنمای اسکرام بسنده میکنند. به نظرم اگر تعریف تفکر ناب از سالها پیش به نسخههای اولیه راهنمای اسکرام اضافه میشد و توضیحاتی گرچه مختصر در مورد آن ارائه میگشت افراد نسبت به آن حساس شده و زودتر به سمت و سوی تفکر ناب حرکت میکردند و با مجهز شدن به اصول، تجربهها و ابزارهای آن میتوانستند موفقیتهای ماندگارتر و بسیار چشمگیرتری نسبت به حال حاضر برای شرکتها به ارمغان بیاورند. در آخر نیز خاطر نشان میکنم که چهارچوب اسکرام هم اکنون نیز توسط شرکتهای بسیاری اجرا شده و موفقیتهای چشمگیری نیز حاصل شده است. اما نکته این جاست که اگر افراد در کنار مجهز شدن به اصول، ارزشها، تجربهها و دستاوردهای آن به تفکر ناب هم مجهز میشدند این موفقیتها بیشک و قطعاً چندین برابر میشد. در آخر نیز توجه شما را به نکته استاد گرامی جناب آقای کاظم موتابیان در مورد چهارچوب اسکرام جلب میکنم:
«اسکرام فقط گام اول است. خیلی از شرکتها را دیدهام که سیستم اسکرام را پیاده کردهاند اما مشکلات آنها فقط تا حدودی حل شده است. چرا؟ چون اسکرام تنها یک گام به سمت ناب است. تفکر ناب، یک مسیر بیانتها تا کمال است، پس اگر کتاب تفکر ناب فقط کمک کند که دریابیم تفکر ناب به هیچ نقطهای ختم نمیشود و فقط در پی کمال پایان ناپیدا است یعنی آنجا که اتلاف، صفر است و ارزش، صددرصد است، آن وقت خود را محدود به گام اول نمیکنیم.»
نویسنده: علیرضا افشار
[1] Toyota Production System (TPS)
[2] Lean Production
[3] Lean Thinking