باوجود اینکه کشف محصولِ زمانثابت مفید است، اما کافی نیست. دلیلش این است: وقتیکه محصول جدیدی را تولید میکنید، معمولا قصد دارید کمینه محصول پذیرفتنی[1] را عملیاتی کنید، پیشنهاد مطلوبی که نیازهای بازار اولیه[2] را برآورده میکند. برای دستیابی به تناسب بازار-محصول[3] و موفقیت محصول، کشف بیشتری لازم است: حالا باید بدانید که چگونه میتوانید محصول خود را برای برآورده کردن نیازهای بازار اصلی[4] تطبیق دهید. حتی وقتیکه وارد مرحله رشد[5] شدید، نباید کشف محصول را کنار بگذارید. جهان همواره در حال تغییر است: بازارها و فناوریها تغییر میکنند، رقبا محصولات خود را بهبود میبخشند و ممکن است افراد جدیدی وارد بازار شوند.
بنابراین، مدیریت محصول مانند دوچرخهسواری است: وقتی دوچرخه سواری میکنم -که یکی از سرگرمیهای مورد علاقه من است -باید رکاب بزنم، دنده را عوض کنم، دوچرخه را هدایت کنم و کارهای دیگری را انجام دهم. اما اگر فراموش کنم که به جلو نگاه کنم، دیر یا زود گم میشوم و یا حتی ممکن است با زمین برخورد کنم. همین موضوع برای محصول شما هم صادق است: اگر بهطور کامل در اجرا غوطهور شوید و کشف محصول را فراموش کنید، احتمال دارد که یک فرصت یا تهدید را از دست بدهید و مشکلات بیشتری را تجربه کنید.
بنابراین، مهم است که کشف محصول را بهطور مستمر[6] انجام دهید. این کار شامل فعالیتهای زیر است:
- کارایی محصول را با استفاده از شاخصهای اصلی کارایی[7] مناسب بازنگری کنید. دادههای جمعآوری شده را تجزیه و تحلیل کنید تا بفهمید محصولتان چگونه کار میکند. آیا سنجهها گرایش مثبت، مسطح یا منفی را نشان میدهند؟ چه نتیجهای را میتوانید از تجزیه و تحلیل بگیرید؟ چه سنجههایی میتواند به شما در دستیابی به کارایی مطلوب محصول کمک کند؟
- به دنبال فرصتها باشید. آیا فناوری، مقررات یا گرایشهای اجتماعی جدیدی وجود دارد که باید از آنها آگاه باشید؟ آیا آنها فرصتی را برای نوآوری، افزودن، حذف یا تقویت ویژگیهای محصول یا حتی ایجاد یک محصول جدید نشان میدهند؟ گفتگو با کاربران، شرکت در نمایشگاههای تجاری، کنفرانسها و انجمنهای آنلاین میتواند به شما در تشخیص گرایشهای جدید کمک کند. تخصیص دادن زمان به تیم توسعه برای بررسی فناوریهای جدید به شما کمک میکند از فرصتها استفاده کنید و محصول خود را بهبود دهید.
- رقبا را زیر نظر داشته باشید. آیا رقبای شما محصولات یا ویژگیهای جدیدی را عملیاتی میکنند؟ آیا افراد جدیدی وارد بازار میشوند؟ آیا باید به همه این تغییرات پاسخ دهید؟ اگر چنین است، چه اقدامی مناسب است. آگهیهای شغلی جدید به شما کمک میکند برنامههای رقبا را حدس بزنید. با بازنگری محصولات آنها متوجه میشوید که آیا محصولتان هنوز هم به اندازه کافی متمایز است.
- تحولات شرکت خود را دنبال کنید. آیا در استراتژی کسبوکار[8] تغییراتی ایجاد شده است؟ و اگر چنین است، چه پیامدهایی برای محصولتان دارد؟
برای اینکه بتوانید به سوالات بالا پاسخ دهید و فعالیت مربوطه را انجام دهید، دو اقدام زیر را توصیه میکنم.
اول، در تقویمتان برای فعالیت کشف و استراتری محصول حداقل یک ساعت در روز کنار بگذارید. این کار به شما کمک میکند تا از غافلگیریهای ناخوشایند جلوگیری کنید، همانند پیشی گرفتن رقیب با ارائه یک ویژگی بسیار جذاب، و به احتمال زیاد باعث میشود تا نشانههای اولیه کاهش نرخ ثبت نام و افزایش ریزش کاربران را تشخیص دهید. این موضوع به شما اجازه میدهد که آماده پاسخ باشید و سریع دست به کار شوید.
دوم، بهطور منظم استراتژی محصول را مثلا هر سه ماه یک بار بهصورت مشارکتی بازنگری کنید. استراتژی محصول و نقشهراه محصول را با نمایندگان تیم تولید و ذینفعان اصلی ارزیابی کنید. در حالت ایدهآل، اینها همان افرادی هستند که در فعالیت کشف محصول زمانثابت مشارکت داشتند و به شما کمک کردند تا استراتژی و نقشهراه محصول را ایجاد کنید. همانطور که پیشتر نیز گفته شد، مشارکت اعضای تیم تولید و ذینفعان باعث ایجاد همسویی و بهرهبرداری از خلاقیت و دانش جمعی آنها میشود و ریسک حمایت نکردن افراد از تغییرات ضروری استراتژی را کاهش میدهد.
مترجمین:سوگند شمس، منیره عباسزاده، مهناز احمدی
ویراستار: علیرضا افشار
منبع: www.romanpichler.com
[1] Minimum viable product (MVP)
[2] Early market
[3] Product-market fit
[4] Mainstream market
[5] Growth stage
[6]Continuous Product Discovery
[7] Key performance indicators
[8] Business strategy